جنبش آزادی زن، آنتی تز جنبش اسلامی
مراکش هم وارد میدان می آید!
آذر ماجدی
جنبش توده ای برای آزادی و برابری در شمال آفریقا و خاورمیانه، همانگونه که انتظار می رفت، جنبش آزادی زن را نیز بمیدان آورد. زنان در خیزش توده ای یکسال اخیر نقش مهمی ایفاء کرده اند. اما اکنون در حیرت و هراس شاهد قدرتگیری نیروهای اسلامی از طریق "انتخابات" در مصر و تونس هستند. در لیبی نیز اسلامیست ها نقش بسیار بیشتری در قدرت یافته اند. در مراکش بمحض اولین جرقه های اعتراضات مردم، پادشاه اصلاحاتی را در قوانین اعلام کرد و بلافاصله انتخاباتی سازمان داد که طی آن اسلامیست ها حتی از پیش نیز قدرت بیشتری کسب کردند.
تروریسم دولتی، بسرکردگی آمریکا، بشدت و بسرعت مشغول آلترناتیو سازی برای رژیم های حاکم شده است. "ساده ترین" آلترناتیو از نظر ارتجاع بین المللی و داخلی اسلامیست ها هستند! در مصر و تونس جریانات اسلامی، اخوان المسلمین و حزب انٌهادا، یک چهره نیمه اپوزیسیون داشتند، بطور مثال، رهبر حزب انٌهادا در تبعید بسر می برد. بعلت آزادی فعالیت، جریانات اسلامی از تشکل نسبتا بالایی برخوردار بوده اند. اعضای اخوان المسلمین بطور انفرادی در پارلمان مصر حضور داشتند. در حالیکه کلیه احزاب اپوزیسیون چپ و کمونیست، تشکلات کارگری، سازمان های آزادیخواه و سکولار ممنوع بودند. با توجه به این شرایط، بهترین و مناسب ترین جریان ارتجاعی که می تواند نظام حاکم را با کمترین تغییرات حفظ کند، اسلامیست ها هستند. بدیهی است که تروریسم دولتی اسلامیست ها را بعنوان بهترین آلترناتیو بجلوی صحنه آورد. اما از آنرو که مردم حاضر به پذیرش این جریان ارتجاعی نیستند و قالب کردن آنها به افکار بین المللی، بویژه پس از یک دهه جنگ خونین تحت نام "جنگ با تروریسم"، کار بسیار پیچیده ای محسوب می شود، دستگاه تبلیغاتی خویش را بسیج کردند تا پدیده ای بنام "اسلام معتدل" را بخورد مردم بدهند. "الگوی ترکیه" را در بوق و کرنا کردند. و باین ترتیب تاریخ دوباره تکرار شد. همانگونه که انقلاب مردم ایران در سال ۱۳۵۷ با توطئه غرب بدست اسلامیست ها به شکست کشانده شد و بیش از سه دهه جنایت و فقر و عقب ماندگی به مردم ایران تحمیل شد، اکنون کل منطقه دارد با این سناریو مواجه می شود.
اولین قربانیان اسلامیست ها زنان هستند. بردگی زن، حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی هویت، بیرق و ستون اصلی این جنبش سیاه، زن ستیز و ضد آزادی است. از اینرو جنبش زنان در این جوامع با نگرانی و هراس این تحولات را دنبال می کند. اما از آنرو که شرایط اجتماعی و سیاسی بسیار پر تب و تاب و متحول است؛ زنان و جنبش آزادی زن صرفا نظارگر منفعل و هراسان شرایط نیستند، جنبش آزادی زن و آزادیخواهی و برابری طلبی به تحرک آمده است. همانگونه که جنبش آزادی زن در ایران در سال ۱۳۵۷ بعنوان آنتی تز نظام اسلامی متولد شد، یک آن از جدال با رژیم اسلامی باز نایستاد و اکنون به یک جنبش عظیم و توده ای بدل گشته است، در منطقه نیز ما شاهد شکل گیری چنین آنتی تزی هستیم.
در مصر از ۸ مارس سال پیش جنبش حقوق زنان دست به اعتراضات سازمانیافته برای احیای حقوق برابر زده است. این اعتراضات، همانگونه که انتظار میرفت، با هجوم دار و دسته اوباش اسلامی و حکومتی مواجه شده است. ارعاب سلاح اصلی قدرت ارتجاعی است. اسلامیست ها نیز در توسل به این سلاح تبحر خاصی دارند. حمله ور شدن به زنان، آزار جنسی آنها در ملاء عام، تحقیر آنها در اسارت با تحمیل آزمایش بکارت در زندان، تجاوز و غیره بخشی از تلاشهای حکومت و اوباش اسلامی برای سرکوب و به سکوت کشاندن جنبش آزادی زن بوده است. اما این روش ها با اعتراض وسیع و توده ای، بویژه از جانب زنان روبرو شد و عملا به عکس خود بدل گردید. در اعتراض به رفتار شنیع و زن ستیز دولت، بخش وسیعی از زنان، حتی زنان با حجاب، به میدان اعتراض کشیده شدند. دولت نظامی مصر از مردم عذرخواهی کرد و "قول داد" که خاطی را به مجازات خواهد رساند. اما این تازه آغاز جدال اردوی آزادیخواهی و برابری طلبی و جنبش آزادی زن با ارتجاع حاکم است. در مجلس موسسانی که انتخاباتش در ماه دسامبر انجام گرفت، حدود ۶۰٪ نمایندگان به دو جریان اسلامی اخوان المسلمین و سلفی ها متعلقند و این مجلس در تلاش است که قوانین شریعه را بر مصر حاکم کند.
در تونس نیز طی یک سال گذشته درگیری ها و زد و خوردهای بسیاری میان نیروهای سکولار و آزادیخواه با اسلامیست ها انجام گرفته است. دانشگاه ها بویژه، یک محل درگیری دائمی است. دانشجویان اسلامیست به زنان بی حجاب حمله ور می شوند. محلس موسسان تونس نیز که اکثریت کرسی های آن بدست اسلامیست ها افتاده است مذبوحانه می کوشد قانون شریعه را در تونس حاکم کند. اما هفته گذشته یک تظاهرات وسیع در تونس علیه اسلامیست ها، برای سکولاریسم و برابری زنان انجام گرفت که یک نمایش قدرت مهم علیه اسلامیست ها و حامیان آنها بود. (برای توضیحات بیشتر ر.ک. به نشریه برای یک دنیای بهتر هفته پیش.)
مراکش که بنظر می رسید به آرامش بازگشته است، در هفته گذشته روز ۱۷ مارس شاهد تظاهرات بزرگی علیه قوانین ضد زن بود. خودکشی یک دختر نوجوان شانزده ساله در ۱۰ مارس جرقه این اعتراض وسیع گردید. این دختر که امینه فیلالی نام داشت، سال پیش توسط مردی ۲۵ ساله مورد تجاوز قرار گرفت. پدر این دختر به مقامات دهکده محل اقامتش در شمال مراکش شکایت کرد. طبق گفته این پدر قاضی عملا خانواده دختر را مجبور کرد که دخترشان را به عقد مرد متجاوز درآورند. در مراکش قانونی وجود دارد، بنام ماده ۴۷۵ که اگر مرد متجاوزی قبول کند با دختری که به او تجاوز کرده است ازدواج کند، از مجازات بری خواهد شد. از آنجایی که امینه، طبق قوانین مراکش کودک محسوب می شد، در صورت عدم ازدواج، یعنی در صورت مخالفت هر یک از طرفین، این مرد باید به بیست سال زندان محکوم می شد. پس از ازدواج، این مرد امینه را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار می داد. امینه نیز برای خلاصی از این جهنم با خوردن سم موش خودکشی کرد. باصطلاح شوهر امینه پس از آگاهی از این اقدام، موی امینه را می کشد و جسد نیمه جان او را بر روی زمین کشان کشان و در حال کتک زدن، به خانه پدر و مادر امینه می برد. پخش این خبر خشم بسیاری از مردم، بویژه زنان را برانگیخت و تظاهرات وسیعی برای لغو این قانون و برسمیت شناختن برابری زن و مرد در شهر ربط، پایتخت مراکش شکل گرفت. معترضین فریاد می زدند که "قانون امینه را کشت!" دولت در مقابل این اعتراض وسیع وعده هایی به معترضین در مورد تغییر قانون داده است.
این رویدادها آغاز یک مصاف مهم و تعیین کننده میان جنبش آزادی زن، نیروهای آزادیخواه و برابری طلب و سکولار با جنبش اسلامی است. همانگونه که در سال ۱۳۵۷ تظاهرات گسترده زنان در تهران و چند شهر بزرگ علیه حجاب و برای برابری حقوق آغازگر یک نبرد خونین و آشتی ناپذیر میان جنبش آزادی زن و رژیم اسلامی بود، اکنون در کل منطقه نیز نطفه های چنین نبردی در حال شکل گیری است. جنبش حقوق زن در حال سازمانیابی و بسیج نیرو است. یکی از جالب ترین خصوصیات اعتراض گسترده هفته پیش در تونس شباهت شعارها و ارجاع به تجربه ایران در این تظاهرات بود. "ماانقلاب نکردیم که به عقب برگردیم" و "ما حاضر نیستیم تجربه ایران را از سر بگذرانیم" از جمله شعارهای این تظاهرات بود.
جنبش آزادی زن در ایران با تجربه غنی و با آگاهی و هوشیاری ای که طی سه دهه نبرد با یک رژیم جنایتکار و زن ستیز بدست آورده است، می تواند نقش مهمی در شکل گیری جنبش آزادی زن در منطقه ایفاء کند. جنبش آزادی زن گورکن جنبش ارتجاعی اسلامی در منطقه خواهد بود. *